Sunday, March 29, 2009

قتل اتابک در تیکان تپه و خواب سنگین تبریز

قتل اتابک در تیکان تپه و خواب سنگین تبریز
مهندس ابراهیم رشیدی(ساوالان)

susmaz.hayat@gmail.com

در گرماگرم نهضت مشروطه، اتابک یکی از چهره‌های منفور و ظالم در شهر تبریز به دست مجاهدان کشته شد. با قتل اتابک عده‌ای از مجاهدان که مشروطه را تنها، مبارزه‌ای بر قتل اتابک ها می دانستند کمی دلسرد شده و انگیزه لازم برای مبارزه را از دست دادند. همیشه عده‌ای از قیام کنندگان نمی‌توانند مقاصد و اهداف عالی مبارزه را درک کنند و درک نازلی از هدف دارند. این قبیل مبارزان با دست آوردهای کوچک قانع شده و انگیزه ای برای ادامه مبارزه پیدا نمی‌کنند. برخی از مجاهدان مشروطه نیز از این قاعده مستثنی نبودند. کم کم عده‌ای فکر می‌کردند که به هدف خود رسیده‌اند و حتی می خواستند دست از مبارزه بکشند.

رهبران مشروطه به این مساله کوچک ولی دقیق و مهم روانی مجاهدان بی توجه بودند بطوریکه ممکن بود عدم آگاهی به این مساله و بی‌توجهی، نهضت را در همان مرحله متوقف کند.

خواب تبریز من همیشه سنگین است و آن روز هم سنگین بود.

خوشبختانه آن روز میرزا علی اکبر صابر، شاعر بیدار باکو با نگاه تیزبین خود وقایع تبریز را پیگیری می‌کرد و با شعری که در ملانصرالدین چاپ کرد مجاهدان تبریز را مخاطب قرار داده و گفت:

«قتل ائله دیز اتابکی، من کی بو امری دانمیرام

وار یئنه مین اتابکیز، یوخسا عمللی قانمیرام؟»

(اتابک را به قتل رساندید من که منکر این امر نیستم/ ولی هنوز هزار اتابکتان زنده است، یا من درست نمی فهمم؟»



حاج مهدی کوزه کتانی (ابوالمله) بر بام خانه خود (که امروز خانه مشروطیت است) رفته و این شعر صابر را با صدای بلند برای مجاهدان خواند. شور و حرارت عجیبی در وجود تک تک مجاهدان شعله کشیده و آنها را به ادامه مبارزه تا به ثمر رساندن خواسته‌های خود دلگرم کرد.

در یکی دو ماه گذشته شهرستان تیکان تپه یکی از خبر سازترین مناطق آذربایجان بود. مجموعه فعالان حقوق بشر ایران از اخراج فصلی کارگران معدن طلای آغ دره خبر داد. خبر دیگری از تهدید سلامتی عده‌ای از کارگران این معدن به خاطر کار با مواد شیمیایی حکایت می‌کرد. عده‌ای از کارگران بیمار نیز شکایت کردند. خبر آخر تصمیم شورای شهر جهت نصب مجسمه شاعری کرد در این شهر تورک نشین و خشم و اعتراض مردم به این تصمیم بود. شورای شهر تیکان تپه هفته وحدت را بهانه‌ای برای عملی کردن این تصمیم خائنانه در نظر گرفته بود ولی با گذشت دو هفته از این موعد به خاطر اعتراضات دامنه دار و همگانی مردم تیکان تپه هنوز این تصمیم اجرایی نشده است.

بی شک مهمترین خبر همین است. بعد از مدتها دوباره شاهد به کرسی نشستن خواسته مردم و عقب نشینی هر چند موقت مسئولین دولتی هستیم. واقعیت این است که بعد از توقیف و تعطیلی روزنامه ایران در خرداد 85 که با خواست همگانی ملت آذربایجان صورت گرفته این دومین بار است که شاهد عقب نشینی مسئولین از تصمیم قبلی خود هستیم. البته نباید مقاومت عباس لسانی در برابر اجرای حکم ناعادلانه شلاق در زندان اردبیل و تحمیل اراده خویش بر قاضی اجرای احکام را فراموش کنیم.

این پیروزی مردم تیکان تپه از آن جهت حائز اهمیت است که خبری از قیام قهر آمیز یا تظاهرات ملت آذربایجان نیست. بلکه مردم تیکان تپه اعتراضات دامنه دار خود را به طرق مختلف به گوش مسئولین رساندند و عزم جدی خود را بر عدم قبول این تصمیم خاطر نشان کردند و مسئولین دولتی شهر نیز با درایت خود کاری کردند که کار به جاهای دیگر نکشد، زیرا جوانان این شهر عزم و آمادگی خود را برای هر عملی اعلام کرده بودند.

مردم این شهر کوچک و دور افتاده، تنها با اتکا به همت خود توانستند از میان همه بوق و کرناهای مربوط به هفته وحدت، عید نوروز و تبلیغات ریاست جمهوری ایران صدای اعتراض خود را بلند کرده و به گوش همه برسانند. این می تواند الگویی عملی برای سایر شهرهای مرزی و دورافتاده آذربایجان مانند بیجار، قوم، ساوه و .. باشد و نور امیدی در شهرهایی مانند قروه و سونقور روشن سازد. نباید فراموش کرد که همشهریانی که در ادارات دولتی مشغول به کار هستند در این شرایط حساس مردم و شهر خود را تنها نگذاشتند و هر کس از یک سپاهی تا یک روحانی و کارمند اداری همه نارضایتی خود را از این تصمیم اعلام داشتند و این یگانه راه موفقیت ملت ماست. همه برادران و خواهرانمان در هر کجا که باشند باید بدانند تصمیم گیرندگان شوونیست به مسائل از دریچه خود و منافع خود نگاه می کنند و این ما هستیم که باید با در نظر گرفتن حقوق ملت خود قدم برداریم نه مصالح دیگران.

نباید مانند قتل اتابک فکر کنیم که کار تمام شده است. باید بدانیم تفکر و جریانی که می خواهد شهر ما را به بیگانگان بدهد محصول دیروز و امروز نیست. شصت سال است که همسایه زیاده طلب ما با چراغ سبز نهادهای تصمیم گیر شوونیست می خواهد پایتخت باستانی ما را چنان تصرف کند که آب از آب تکان نخورد. نگاهی به جاده‌های ارتباطی تیکان تپه با شهرهای دیگر موید این نکته است که هر روز وضعیت ارتباطی این شهر با شهرهای کرد نشین بهتر می‌شود ولی هنوز جاده‌ای مستقیم به تبریز یا مراغه ندارد. آنها تسلیم نشده‌اند تنها برای لحظاتی عقب نشینی کرده‌اند و منتظرند ما دوباره به امور دیگر سرگرم بشویم.

ملت آذربایجان یک بدنه متحد و بهم پیوسته است. در چنین شرایطی باید مانند یک ید متحد عمل کند ولی چیزی که متاسفانه در چنین مواقعی کمتر شاهد آن هستیم همیاری می‌باشد، خصوصاً شهرهای تبریز، اردبیل، ارومیه و سایر شهرهایی که به هر دلیلی پروسه آگاهی ملی در آنها پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته است باید خود را در قبال شهرهای جنوبی و مرزی مسئول احساس کنند در حالی که مهاجران تیکان تپه جریانی منسجم و منظم (از سلمانیه تا سنندج) را تشکیل می دهند ما در چنین شرایطی برای شهرهای جنوبی و حاشیه ای هیچ کاری حتی در حد یک مقاله یا یک بیانیه حمایت نمی‌کنیم. حتی چند مقاله‌ای که در خصوص مسائل تیکان تپه در سایتها مطالعه کردم همه به قلم جوانان همان شهر بود. حرکت ملی آذربایجان با محوریت تبریز که داعیه دار احقاق حقوق تضییع شده ملت آذربایجان است باید مسایل همه مناطق از آستارا تا سونقور را مسئولانه تعقیب کند و از تبریز مورال و روحیه ملی به آنها صادر گردد. (گؤز اومدوغو یئردن کوسر)



خواب تبریز من همیشه سنگین است و این بار هم سنگین بود.

گذشته از تبریز در این مورد بخصوص وظیفه شهرهای دیگر آذربایجان غربی مانند قوشا چای، سولدوز، اورمو و خوی دوچندان است. ولی اگر همه شهرهای آذربایجان با حمایت های خود این عمل خائنانه را محکوم می‌کردند باز این مردم آن شهر است که باید خود قدم نهایی را بردارند.

دوستان! امروز که اراده خود را تحمیل کرده اید خود را کاملا آماده کنید تا با نتایجی که عمل شما به بار خواهد آورد روبرو شوید. شوونیسم زخم خورده امروز از این پس به هر عمل هویت طلبانه شما به گونه ای متفاوت نگاه خواهد کرد. نیروهایی که در مقابل شما قرار گرفته اند. دو دسته‌اند. اول همسایه زیاده طلب که از برتری تشکیلاتی و نظم و حمایت مالی برخوردار است. دوم همشهریانی که با ماسک اسلام مجری برنامه های شوونیسم فارس هستند که از اوتوریته سنتی برخوردارند.

امروز که موفق به قتل اتابک شده اید باید تا آگاهی بخشی همه مردم پیش روید تا امکان بازگشت دیو رانده شده از بین برود. با قاطعانه ترین تصمیم وارد عمل شوید و بدانید که دوستان و آشنایان و مردم شهر از شما انتظار روحیه ای پیروزمندانه دارند. پیروزی ها هر چند هم ناچیز باید روزانه باشد و روحیه ای که این موفقیت نصیب شما کرده در سطح بالا نگه دارید.

قتل اتابک تنها آغاز مرحله جدی رویارویی مجاهدان بود.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home