راديو بي بي سي: اروميه و سلدوز مزاحم آرمان كردستان هستند
طرح هلال آمريكا
در فصل گذشته در موارد زياد از موقعيت خاص جغرافي منطقه سلدوز بحثها شد كه كه اين موقعيت و شرايط خاص هميشه در امور بين المللي مسئله ساز بوده است.
پس از كودتاي عبدالكريم قاسم در عراق (1337) شرايط بين المللي در مورد منطقه نفت خيز خليج فارس به ضرر آمريكا و غرب تمام شد. سلطه آنان در منطقه مذكور سخت متزلزل شده بود چرا كه حضور رقيب قدرتمندي بنام شوروي را در خليج مشاهده كردند تنها راهي كه به نظر كارشناسان كاخ سفيد رسيد «طرح هلال» ناميده شد.
كليات طرح هلال كه گاهي هلال سبز ناميده ميشد بدين شرح بود: مديترانه ـ لبنان آزاد ـ كردستان آزاد ـ خليج فارس.
اين حصاري بود كه اولاً مانند سدي در پيش روي شوروي كشيده ميشد تا كمونيستهاي تزار انديش، براي عملي كردن «وصيت پطر كبير» نتوانند در زمين و خشكي به طرف آبهاي گرم پيشروي كنند. ثانياً در فاصله عراق و شوروي علاوه بر ايران و تركيه كشور سومي بنام كردستان حضور داشته باشد كه اصطلاح «يك قدم» به اصطلاح «دو قدم» ـ تا آبهاي گرم ـ تبديل شود و شورويها نتوانند سخن هميشگي خود «ما تا آبهاي گرم فقط يك قدم فاصله داريم» را تكرار كنند. ثالثاً اين طرح ميتوانست سوريه را بيش از پيش قابل كنترل كند.
مرزهاي دولت كردستان روي ميزهاي كاخ سفيد با قلم نظاميان مشخص گرديد، كشوري به شكل دو سوم يك هلال شب نهم ماه. كه بخش سوم هلال كشور لبنان بود. پس از مرحله طرح و بررسي و «نظر»، نوبت به مرحله عملي رسيد. مقدمات آشفتگي لبنان آماده گرديد زيرا ميبايست نظام اجتماعي و سياسي لبنان تضعيف ميشد تا بتواند هماهنگي لازم را با دولتي كه آمريكا براي زايمان آن آبستن است، داشته باشد.
مرحله عملي در مورد كشور باصطلاح كردستان از ايران آغاز گرديد زيرا بزرگترين مشكلي كه در اولويت همه مراحل عملي قرار داشت، در ايران بود. اين موضوع اولويتدار عبارت بود از تعيين مرز ايران و كشور باصطلاح كردستان در آذربايجان غربي براي اينكه اروميه و سلدوز در داخل مرز تصوري كردستان، ميماند و اگر بخواهند مردم اروميه و سلدوز را از آنجان بيرون كنند بي ترديد مسئلهاي شبيه مسئله آوارگان فلسطين پيش ميآمد كه مشكلي بزرگ، شده و دردسر زيادي ايجاد ميكند و اگر آنان را همچنان در درون مرز خيالي خود نگاه دارند معناي دولت كردستان چيز بي محتوائي ميشود، اروميه و اطراف آن با يك ميليون جمعيت و سلدوز با قراپاپاق و ساير ترك زبانهايش بالغ بر يكصد هزار نفر در بهترين و حاصلخيزترين و استراتژيكترين بخش كشور فرضي كردستان ميماند.
مشكل بالا را بدين شرح حل كردند: اروميه را بوسيله يك جاده و پل از وسط درياچه به آذربايجان شرقي وصل كنند و مرز تصوري را به ارتفاعات غربي اروميه منتقل نمايند در اين صورت پذيرش قراپاپاق به عنوان يك اقليت چيز قابل قبول برايشان بود كه آنهم بتدريج بوسيله مهاجرتها كاملاً حل ميگرديد.
بر اساس انديشه بالا خطوط مرزي روي ميز كاخ سفيد مطابق فرض بالا اصلاح گرديد. هويدا نخست وزير وقت موظف گرديد جاده و پل مورد نظر را از وسط درياچه ايجاد كند و مطالعات مقدماتي انجام يافت.
البته ظاهراً دولت ايران از ريشه ماجرا اطلاعي نداشت و مسئله جاده را تنها به عنوان يكي از همكاريهاي عمراني ايران و آمريكا حساب ميكرد.
تا اينكه اوضاع يمن نيز به نفع شوروي چرخيد و سوسياليستها در يمن به قدرت رسيدند و با تحريك شورويها عمان نيز دچار آشوب گرديد و ماجراي «ظفار» و لشكر كشي شاه به آن جا پيش آمد.
اين بار آمريكائيها با مسئله بزرگتر از مسئله عراق روبرو شدند اينك نفوذ شوروي در گلوگاه هرمز و در ساحل حساس درياي عمان است كه حضور شورويها را در خليج به يك واقعيت ترديدناپذير تبديل كرده بود.
ديگر از ارزش و كاربرد «طرح هلال» مقداري كاسته ميشد زيرا رقيب در داخل و مركز هلال حاضر شده بود. شاه دانست كه طرح مذكور آن اهميت قبلي را براي آمريكا ندارد با اينكه آمريكائيها هنوز دم از اجراي آن ميزدند ولي امكان مخالفت با آن حاصل شده بود چون كساني بودند در كاخ سفيد كه فكر ميكردند پس از ماجراي يمن و ظفار نتايج حاصله از عملي شدن طرح به دردسرهاي آن نميارزد و از طرفي شاه با پياده كردن نيرو در ظفار كه خدمت بزرگي براي آمريكا بود (زيرا اوضاع سياسي بين المللي دخالت مستقيم آمريكا يا غرب را در عمان ايجاب نميكرد) پس با اين خدمت ميشود، چيزي را توقع داشت. دستور بايگاني شدن پرونده جاده و پل درياچه اروميه را صادر كرد.
در درگيري ميان كرد و ترك در سلدوز و نقده (فروردين 1358 ـ كه كمونيستهاي تحريك شده باعث آن بودند تا برادران مسلمان را به جان هم بياندازند) تحليلي كه از راديو بي بي سي شنيده ميشد، چنين بود: «اروميه و سلدوز مزاحم آرمان كردستان هستند». و به راستي بي بي سي كشته شدن برادران مسلمان به دست يكديگر را جشن گرفته بود.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home